هم نوزادان و هم زنبوران بالغ نسبت به بیماری حساس هستند اما آلودگی لاروها بیشتر از آلودگی زنبوران بالغ گزارش میشود. تلفات در بالغین بیشتر است و بیماری در مناطق مرطوب بیشتر دیده میشود.
لاروها و شفیرهها بعد از آلودگی و به دنبال مرگ، به مومیاییهای سخت و سنگی تبدیل می شوند. این حالت در زنبوران بالغ فقط در قطعه شکمی اتفاق میافتد.
عمل قارچهای بیماریزا در بدن زنبور، فیزیکوشیمیایی است بدین صورت که میسیلوم قارچ، بافتها را سوراخ میکند و آنزیمهای قارچ، آنها را هضم میکند. مواردی از مرگومیر زنبور بر اثر سموم ناشی از رشد قارچ در روده آن و آزاد شدن سموم به عصاره گوارشی روده، گزارش شده است.
بدلیل اینکه قارچ توسط ریسههای خود به سلولها متصل میشود، زنبوران بالغ به راحتی نمیتوانند آنها را بزدایند، بدین جهت رهایی خود به خودی از بیماری نوزادان سنگی غیر ممکن است.
اگر لاروها در قبل از شقیرگی الوده شوند، وقتی در سلولهای سر پوشیده قرار میگیرند، ممکن است قبل از شفیرگی بمیرند. لاروها چه در سلولهای سرپوشیده، چه در سلولهای سرباز، از قارچهای آسپرژیلوس آسیب میبینند اما شفیرههای موجود در سلولهای سرپوشیده حساسیت کمتری دارند.
ممکن است به علت از بی رفتن لارها، کلنی ضعیف شود و متعاقب آن البته به ندرت قارچ به بقیه نوزادان و زنبوران بالغ حمله ور گردد. اگر دمای کندو بیشتر شده و تهویه آن ناقص باشد یا زنبور به مدت طولانی حبس شود، حساسیت زنبور بیشتر میشود. رطوبت زیاد کندو اگرچه از رطوبت زیاد غذا یا عسل ناشی شود، در ابتلا کلنی به بیماری موثر است.
استفاده طولانی مدت از آنتی بیوتیکها، سبب بهم خوردن فلور میکروبی روده و رشد قارچ میشود. استرسهای فراوان مثل توکسینهای سایر قارچها، سموم شیمیایی، بیماریهای مزمن یا عفونی، کمبود غذا و نیز عوامل وراثتی در فراوانی بروز بیماری نوزادان سنگی نقش دارند.