زنبور.نت > مدیریت پرورش > تغذیه > روش‌های تغذیه کلنی زنبور عسل

روش‌های تغذیه کلنی زنبور عسل

تغذیه عملی است شیمیایی که شامل فعالیت های شیمیایی گوناگون و فعل و انفعالات فیزولوژیکی می باشد.

در اثر عمل تغذیه و عملیات دستگاه گوارش موادی مانند کربوئیدرات ها، چربی ها، مواد پروتئینی و غیره به مواد مورد نیاز بدن تبدیل می گردند. زنبورعسل مانند سایر موجودات انرژی مود نیاز خود را از غذائی که مصرف می کند می گیرد.

 تغذیه جمعیت های زنبور عسل در جریان سال با هدف های متفاوتی انجام می گردد که مهم ترین آنها عبارتند از :

۱- جبران کمبود عسل موجود در کندوی زنبور عسل

۲- تحریک ملکه زنبور عسل به تخمگذاری بیشتر

۳- جلوگیری از کم شدن تخمگذاری ملکه زنبور عسل

۴- تامین غذای زمستانی زنبور عسل ها

۱- جبران کمبود عسل موجود در کندوی زنبور عسل :

زمانی است که زنبور دار با باز کردن کندوهای زنبور عسل در بهار و یا وزن کردن آنها ماهی ۲ بار در زمستان متوجه کمبود عسل در یک یا چند عدد از کندوهایش می شود در این وضع جمعیت های چنین کندوهایی باید هر چه زودتر تغذیه گردند. انتخاب نوع غذایی که باید به آنها داد مربوط به آن است که این حالت در چه فصلی از سال اتفاق افتاده باشد.

الف : در فاصله ی اوایل بهار تا اواسط آبان ماه که زنبورها می تواند پرواز کنند آنها را با یکی از شربت ها به مدت حداقل ۱۵ شب و از قرار شبی نیم تا یک لیتر تغذیه می نمایند.

ب : در آبان و آذر و دی ماه بهتر است یکی الی دو قاب پر از عسل در داخل هر کندو کنار و وصل به خوشه ی زمستانی آویزان کرد. ولی پیش از آویزان نمودن در داخل کندو باید قابها را  ۲۴ ساعت و یا بیشتر در داخل اطاق مسکونی که گرمایش حدود ۲۰ درجه باشد گذاشت تا عسل گرم و قابل مصرف برای زنبورها شود.

ج : در بهمن و اسفند به جمعیت ها خمیر شیرین می دهند. در این دو ماه اگر هدف تنها تامین کمبود عسل در کندو باشد می توان به آنها قاب های پر از عسل هم داد و اگر تصمیم تحریک ملکه است بهتر است از خمیر شیرین استفاده نمود.

۲- تحریک ملکه زنبور عسل به تخمگذاری بیشتر با تغذیه تقویتی :

گو اینکه مقدار و روش تخمگذاری ملکه زنبور عسل، زمان رسیدن به حداکثر آن، شدتش هنگام شروع و پایان تخمگذاری در هر سال، از خواص ارثی ملکه نیز است و گو اینکه همه این خواص رابطه ناگسستنی با وفور یا کمبود شهد و گرده گل در طبیعت دارند ولی ما می توانیم با تغذیه مصنوعی و به موقع جمعیت قدرت توارثی تخمگذار ملکه را تقویت نموده و وادارش کنیم که هر چه زودتر ( مثلا در بهمن ماه ) تخمگذاری را شروع و با سرعت زیادتری به تعداد تخمهایی که هر روز می گذارد نسبت به روز پیش بیفزاید به طوری که جمعیت در اواخر اسفند ماه قوی و نیاز به طبقه دوم داشته باشد. چنین جمعیتی در محیط مناسب و پر شکوفه، سال پر عسلی را به زنبور دار نوید خواهد داد.

مهمترین تغذیه تحریکی در بهمن ماه و کمی پس از باز شدن نخستین شکوفه های بیدمشک و یا هم زمان با آن با حدود دو کیلو خمیر شیرین انجام می گیرد.خمیر شیرین را داخل کندو و روی قابها می گذارند زیر خمیر شیرین و روی قابها یک ورقه نایلون قرار داده می شود تا خمیر شیرین که در اثر گرمای داخلی کندو شل می شود به کف کندو نریزد.

نایلون را طوری روی قابها می گذارند که تمام سطح قابها را نپوشاند تا زنبورها بتوانند به خمیر شیرین دسترسی داشته و از آن استفاده نمایند.

این تغذیه بهتر است حدود ۱۵ روز بعد و به دنبالش در صورت لزوم باز هم ۱۵ روز بعدتر تکرار گردد.

بعضی از زنبور داران مقداری پودر شیرین بدون چربی یا آرد سویا و یا مخمر آب جو و یا بالاخره همه ی اینها را نیز با خمیر شیرین مخلوط نموده آنگاه آن را در اختیار زنبورها می گذارند تا بتوانند کمبود گرده را که در این زمان شدید هم هست تا اندازه ای جبران نمایند. این کار در صورتی صحیح است که زنبورها با خوردن آنها اسهال نگیرند.

در مناطق سرد کشور در ماه های بهمن و اسفند تغذیه جمعیت به وسیله هیچ یک از انواع شربت ها قابل توصیه نیست زیرا زنبورها به دلیل سرمای هوا در خوشه ی زمستانی بوده و قادر به استفاده از آن نیستند. گذاشتن قاب های عسل در داخل کندو هم در این دو ماه کار جالبی نیست و ما را به هدفی که داریم نزدیک نمی کند چون ملکه باید به مدت نسبتا زیاد و همه روزه حس کند که مرتب بار از خارج وارد کندو می شود تا تحریک به تخمگذاری زیادتر گردد و این تنها به وسیله خمیر شیرین امکان پذیر است.

دو کیلو خمیر شیرین به حدود دو هفته وقت لازم دارد تا زنبورها آن را از بالای قاب به داخل سلولها حمل و یا مصرف نمایند این مدت برای گول خوردن ملکه به خیال اینکه شهد از خارج وارد کندو می شود کافی است به ویژه اینکه دو هفته بعدش نیز دوباره و حتی شاید برای باره سوم نیز خمیر شیرین در اختیار جمعیت می توان گذاشت.

۳- جلوگیری از کم شدن تخمگذاری ملکه زنبور عسل :

در جریان سال اغلب مواردی پیش می آید که زنبور دار حتی در بهار مجبور به تغذیه تحریکی بعضی از جمعیت ها می شود تا ملکه زنبور عسل به دلیل کمبود شهد و گرده گل در طبیعت از تعداد تخم هایی که در روز می گذارد نکاهد. بدی این کار در این است که هرگاه ملکه زنبور عسل در تخمگذاری به سیر نزولی افتاد، یعنی اگر کار به آنجا کشیده شد که تعداد تخمهایی را که هر روز می گذارد کمتر از روز پیش گردد، دیگر عوض کردن وضع و دوباره وادار نمودنش به تخمگذاری بیشتر اگر غیر ممکن نباشد مسلما کار بسیار مشکلی خواهد بود.
چنین حالتی معمولا زمانی پیش می آید که محیط پر از شکوفه و گل زنبورها ناگاه خالی از هر نوع گل و منبع شهد و گرده شود.

از آنجائی که در چنین  وضعی مبارزه با طبیعت برایمان مقدور نیست ناچارا باید به خواسته های جمعیتها توجه نموده و نیازهایشان را در بالاترین حد ممکنه رفع نمود تا راه برای ادامه فعالیتشان هموار گردد. در نتیجه ملکه هم طبق روال همیشه به تخمگذاریش ادامه دهد و از فعالیتش نکاهد.

پاسخ دهید