متوسط تولید هر کندو جوابگوی هزینه زنبوردار نیست استانداردهای ویژه برای افزایش جمعیت کندوها تدوین شود.
با وجود تعداد کندوهای قابل توجه در کشور و شرایط اقلیمی خاص و ممتاز آن، نبود عسل صادراتی خالص همواره از مشکلات صنعت زنبورداری بوده است. صنعت زنبورداری در کشور متاسفانه هیچ پیشرفت قابل توجهی نداشته و زنبورداران همواره جزء طبقات فقیر و ورشکسته و محروم هستند.
این در حالی است که تسهیلات اعطایی دولتی و بانکها هیچگونه کارآیی در پیشرفت این صنعت و صنف تولیدکننده نداشته است.
تولیدکنندگان و صادرکنندگان عسل برای حضور در بازارهای جهانی همواره به استانداردهای بینالمللی خاصی نیازمند هستند و قبل از هر اقدامی باید محصولاتی مطابق معیارهای استانداردهای بینالمللی تولید کنند.
اما آیا روش و عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در واگذاری پروانههای زنبورداری، پرورش ملکه یا مراکز تکثیر کندو مطابق آییننامههای علمی و بینالمللی است؟
آیا امنیت اقتصادی و اجتماعی لازم برای تولیدکنندگان و زنبورداران و محصولات تولیدی آنها وجود دارد؟
آیا در کشور گروههای تخصصی و علمی و عملی برای راهنمایی و کنترل و احیای صنعت زنبورداران وجود دارد؟
محدودیت عمومی تولید عسل و محدودیت صادرات آن از کجا سرچشمه میگیرد؟
پیامدهای منفی عدم صادرات عسل چه نقشی در ماندگاری صنعت زنبورداری دارد؟
اینها سوالاتی است که همواره در بررسی مشکلات و عدم موفقیت صادرات عسل مطرح میشود و لازم است با علم روز و تجربه گذشتگان بررسی و راهکارهای مناسب تولید پیدا شود.
صادرات بهمعنای ارزآوری، ایجاد منابع درآمد، ایجاد اشتغال برای بیکاران و تحصیل کردهها و شکوفایی صنعتی و تولیدی هر کشور و نهایتا وارد شدن به جامعه جهانی تجارت بینالمللی است. این در حالی است که مقام و منزلت زنبورعسل در عالم خلقت از مرتبه بسیار والایی برخوردار است.
کشور ایران دارای حدودا دو میلیون فروند کندوی مدرن (لانگستروت) و بیش از سیصد هزار کندوی بومی یا سنتی است و در صورت پرورش صحیح و عملکرد اصولی میتواند سالانه بیش از پنجاه هزار تن عسل صددرصد خالص صادراتی داشته باشد که از محل صادرات عسل خالص و گرده گل و ژلهی رویال و سم زنبور عسل میتواند سالانه بیش از دو میلیارد دلار ارز خارجی به دست آورد.
در کنار آن به لحاظ گردهافشانی در طبیعت، تولیدات میوه جات و علوفه مرتعی و دارویی تا پنج برابر افزایش پیدا میکند که ارزش عمل گردهافشانی از نظر ریالی غیرقابل محاسبه است. چراکه ۴۰ درصد ادامه حیات گیاهان و طبیعت به عمل گرده افشانی زنبور عسل وابسته است، ولی در عمل چنین اتفاقی نمیافتد و صادراتی در خور توجه نداریم.
شرط تولید عسل فراوان با آنالیز و استانداردهای جهانی قابل صادرات مستلزم داشتن گل و گیاه فراوان و مراتع پربار با گیاهان شهددار و نهایتا کندوی سالم و پرجمعیت و حداقل ۵۰ الی ۱۵۰ هزار زنبور پرستار و کارگر است.
بنابراین باید به صورت کارشناسانه روی سیستمهای پرورش زنبورعسل و تولید عسل و سایر فرآوردهها بررسی و معایب و معضلات و مشکلات این صنف را پیدا کرده و با رفع آنها بتوانیم به محصول فراوان و طبیعی و قابل صادرات دسترسی پیدا کنیم.
کارشناس زنبورعسل و کرم ابریشم با بیان اینکه باید حداقل دانش و آگاهی را از نحوه زندگی و زاد و ولد زنبور عسل داشته باشیم، گفت: هر کندویی برای بازدهی یا عسلآوری نیازمند جمعیت سالم و قوی و حداقل ۵۰ هزار زنبور کارگر است.
جمالپور تصریح کرد: جمعیت سالم و قوی در مراتعی حاصل میشود که سمپاشی نداشته باشند و یا حداقل از سمومی استفاده شود که اثرات زیانبار و سموم کشنده و مرگبار بر زنبور عسل نداشته باشد و این در ایران غیر ممکن است. چون باغات کشاورزی بدون مطالعه و برنامه و به صورت غیر هدفمند ملی احداث شدهاند.
وی ادامه داد: سمپاشیهای متوالی و بدون برنامه از اواخر پاییز (سموم روغنی زمستانه) تا ۱۵ خرداد ماه هر ساله ادامه دارد و چون سم حداقل سه سال ماندگاری در خاک و محصولات حاصله از آن دارد، لذا همین سمپاشیها باعث تلفات کارگران و مسمومیت گردههای گلها میشوند و کارگران با حمل این گردههای گلهای سمپاشی شده (گردههای سمی) و حتی شهد سمی به داخل کندوها طی زمان باعث از بین رفتن زنبوران پرستار و حتی نقصهای ژنتیکی در کارگران پرستار و حتی ملکههای تازه متولد شده میشوند.