ملکه معمولاً در هر سلول یک تخم میگذارد. هرگاه ضمن بازدید به تعداد زیادی از سلولها برخوردید که در داخل هر یک از آنها ۲ و ۳ و ۴ یا حتی ۶ عدد یا بیشتر تخم وجود داشت.
نشانه این است که ملکه این جمعیت مدتهاست که از بین رفته و این تخمها را زنبورهای کارگر گذاشته اند زیرا تنها کارگرها هستند که چند تخم در یک سلول میگذارند.
ملکه عادت دارد که در هر سلول فقط یک تخم بگذارند و تنها موقعی که همه سلولهای شانها با عسل و گرده و یا تخم و لاروها پرشده باشد به علت کمی جا در هر سلول چند تخم میگذارد. تخم های که کارگران میگذارند همگی تبدیل به زنبور نر میشوند که از نظر زنبورداری بی ارزش بوده و به علاوه بزودی همه از بین خواهند رفت.
جمعیتی که کارگرانش تخم گذاری میکنند دیگر حاضر به قبول ملکه تازه نخواهند بود و نجات چنین جمعیتی کار مشکلی است و هرگاه به آن ملکه داده شود فوری روی سرش ریخته و با نیش وی را خواهند کشت. ساده ترین و کم دردسرترین کار این است که کندوی بیملکه را به نقطه دوری برده زنبورهایش را تکان داده از کندو بیرون ریخته و یا به طریق دیگر همه زنبورها را کشته و از آن جمعیت صرف نظر نمود.
زنبور عسل در حالت وحشی و کندوهای طبیعی معمولا شانهایش را طوری میسازد که عمود به سوراخ پرواز باشد (کندوی سرد). دلیل این کار هم این است که هوا به آسانی از راهروهای بین شانها عبور میکند و این در رساندن اکسیژن و هوا به لاروها که در حال رشد بوده و شدیداً بدان نیازمندند اهمیت فوقالعادهای دارد.
به علت همین احتیاج مبرم لاروها به اکسیژن است که ملکه همیشه تخم گذاری را از نقاطی که نزدیکتر به سوراخ پرواز هستند و گرمای ۳۵ درجه هم داشته باشند شروع میکند تا لاروها راحتتر به اکسیژن هوا دسترسی داشته و رفع نیاز کنند.
اگر شانها طوری ساخته میشدند که موازی با سوراخ پرواز بودند (کندوی گرم) هوا پس از عبور از سوراخ پرواز به اولین قاب بر میخورد و این قاب مانند سدی مانع عبور و رسیدنش به قابهای بعدی میشد. در نتیجه تعویض هوا و مرتب کردن گرمای داخل کندو بخصوص در بهار و تابستان به طرزی بد و با سختی زیاد انجام میگرفت.
منبع
منبع
- زنبورعسل و پرورش آن (شهرستانی، نعمت الله)