زنبور.نت > بیماری‌ها > درمان بیولوژیک کنه

درمان بیولوژیک کنه

مدیریت بیولوژیک زنبوران عسل پدیده جدیدی نیست. اصولاً شبیه شیوه زنبورداری پدران ماست که در گذشته اجراء می‌شده است.در برنامه های دراز مدت معالجه و کنترل بیولوژیکی، داروهای شیمیایی، که امروزه به سادگی در درمان بیماریها، آفات و انگلهای زنبورعسل بکار می‌روند، جایی ندارند.

ناآرامی و ناراحتی کلنی، یک نشانه مهم و یک علامت است که متعاقب شروع پدیده دفاعی کلنی، آغاز می‌شود. برای شروع معالجه بیولویکی زود هنگام، تشخیص این علایم، اهمیت دارد. علایم مختلف بیماری‌ها، آفات و انگل‌های زنبورعسل را نباید با دیدگاه منفی نگریست، با آغاز پدیده دفاعی کلنی، ایجاد گردیده و تلاشی در جهت درمان و حفظ تعادل کلنی می باشد.

آگاهی زنبورداران از این موضوع، مانع از انجام درمانهای سریع و موقت، خواهد شد. برای رفع عوامل ایجاد کننده بیماری‌ها، آفات و انگلهای زنبورعسل، با حمایت از قدرت بهبودی بخشی کلنی یا تقویت ایمنی کلنی، کندو را تقویت خواهند نمود.

بیماری ها، آفات و انگل ها، و نحوه انتشار آنها :

این یک حقیقت شناخته شده است که زنبوران عسل و جرب ها میلیون ها سال بر روی زمین در کنار هم زندگی کرده اند. انگل ها، اگر میزبان خود را از بین ببرند، نمی توانند باقی بمانند. سئوال این است که چه اشکالی پیش آمده؟ چرا کلنی ها بعد از آلودگی به آکاراپیس وودی و واروا جاکوبسونی، تلف می شوند؟ چگونه کندوهای سالم و طبیعی، به کندوهای آلوده به جرب و بیمار، تبدیل شده اند؟ درحالیکه علت و اثری مشاهده نمی‌شود.

خستگی مفرط، کمبود اشتها، ناهنجاری‌های جسمی، رفتار هجومی و عصبی، کاهش غریزه خانه روبی و کاهش فعالیت پرواز، بعنوان علایم شناخته شده حاصله از استرس، درجات متفاوتی از اختلال در سلامتی را نشان می دهند، که می تواند در نتیجه آلودگی به جرب باشد.

بنظر میرسد دگر گونی هایی در طی زمان اهلی کردن زنبوران عسل و دخالت بشر در کلنی‌های زنبورعسل، رخ داده که باعث هجوم جرب ها و انهدام جمعیت کلنی ها بوسیله بیماری‌های ثانویه حاصله از آنها، گردیده است.

با نگاه بر علل و عوامل آن در می‌یابیم که، با دخل و تصرفاتی که در کندو‌ها در طی سالیان متمادی انجام شده، کلنی‌ها دچار استرس شده، و به جرب‌ها و بیماری‌های وابسته به آنها، حساس شده اند.

 اگر زنبورداران تاریخچه اندازه شان‌ها را مطالعه می‌کردند، به آسانی در می‌یافتند که در طول قرن  با معرفی سلول‌های مومی بزرگ و بزرگتر به کلنی‌های زنبوران عسل، با جهش ساختگی در اندازه بدن زنبور موجب تغییر و تحول در زنبوران عسل گردیده‌اند. با وجود شان‌ها و سلول‌های مومی امروزی موجود در بازار برای زنبوران عسل اروپایی که از نظر اندازه خیلی به شان‌های زنبورعسل بزرگ (apis dorsate) نزدیک هستند، تعجبی ندارد که مسئله حمله جرب‌ها وجود داشته باشد.

  اندازه و شکل زنبوران عسل اروپایی امروزی تقریباً با نژادهای طبیعی زنبورعسل متفاوت است. این تحول از اوایل سال‌های ۱۹۰۰ میلادی ایجاد گردیده است.

علت و چگونگی تحول:

تغذیه دستی: تغذیه دستی زنبور یا استفاده از جیره مصنوعی، باعث سوء تغذیه می‌شود. تغذیه ناکافی یک فاکتور جدی برای ایجاد استرس در موجودات زنده است و اگر در نسل‌های متمادی عناصر اصلی مواد غذایی در جیره زنبور ناکافی باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟

زنبوران بزرگتر به جیره های غذایی غنی تر نیاز دارند، در حالیکه این زنبوران به لحاظ ناسازگاری جسمی، نسبت به زنبوران طبیعی، دسترسی کمتری به طبیعت دارند. استقرار نامناسب کندوها در مناطق جغرافیایی، قرار دادن شان‌های بزرگ در کندو، کلنی‌ها را در شرایط نامناسب تغذیه‌ای قرار می‌دهد.

کافی است یک یا چند عنصر اصلی غذایی، در جیره ناکافی باشد یا در بدن زنبوران وجود نداشته باشد، ملکه‌ای که بدین طریق پرورش می‌یابد دچار نقصان شده و آن را به نسل‌های بعد از خود منتقل می کند. و در اثر این نقصان یا کمبود تغذیه‌ای زنبوران عسل مستعد استرس شده، باید انتظار هجوم بیماری‌ها و جرب‌ها را داشت.

درمان شیمیایی: درمان با مواد شیمیایی به جای درمان بیولویکی، می‌تواند منجر به اختلالات عصبی شود و متعاقب آن ملکه کشی، تلفات در نوزادان، رها کردن و فرار کلنی از کندو، رخ دهد. اینکه با درمان شیمیایی می توان به جنگ انگل‌ها و بیماری‌ها رفت قابل انکار نبوده ولی داروهای شیمیایی فقط علایم را می‌پوشانند و اصل مسئله باقی می‌ماند.

امکان پیشگیری از جرب:

 آلودگی اولیه در جمعیت زنبورعسل به انگل، با آزمایشات شیمیایی یا بیولوژیکی قابل تشخیص نیست، زنبورداران زمانی متوجه آلودگی خواهند شد که آلودگی در کندو گسترش یافته است. لذا لازم است علایم استرس را که پیش قراول حمله جرب ها می‌باشند و با درمان بیولوژیک قابل حذف می‌باشند، بشناسند. آلودگی شدید به جرب، که مرحله پیشرفته حاصله از استرس می‌باشد، زنبورداران را از اجرای درمان بیولوژیکی باز می‌دارد، چون طولانی بودن دوره درمان، منجر به تلف شدن تعدادی از کندوها خواهد شد.  

آثار حاصله از استرس ها :

در گذشته کلنی‌هایزنبورعسل نسبت به بیماری‌ها و آفات مقاومت داشته و فاقد بیماری، آفات و انگل‌ها به شکل کنونی بوده اند. دفاع طبیعی زنبورعسل که بصورت ارثی در کندو جریان داشت، توسط استرس‌ها ضعیف گردید. استرس‌های خفیف بصورت بیماری لوک و بیماری‌های مشابه ظاهر شدند.

در نسل‌های بعدی این عوامل بصورت پیشرفته و از جمله به شکل بیماری‌های قارچی، هویدا گردیدند. این بیماری‌ها، همراه با جرب ها، توانستند به سادگی در کلنی‌های تحت تاثیر استرس، جای پا باز کنند. پس مسئله اصلی حمله جرب ها و بیماری‌ها نبوده، بلکه آنها فقط مراحل پیشرفته عواملی هستند که بصورت ساختگی ایجاد شده اند. عامل اصلی تلفات در کلنی‌های اصلاح شده زنبورعسل، استرس‌هایی هستند که بطور کلی توسط زنبورداران پذیرفته و اجرا شده اند.

مهمترین سلاح در جنگ علیه جرب ها و بیماری‌های ثانویه حاصله از آنها، پیشگیری از استرس است. لازم است زنبورداران به علایم ایجادشده حاصله از استرس در کندو آگاه باشند. در صورت تظاهر این علایم زنبورداران می توانند، با بکار گیری تدابیر خاص نسبت به برقراری موازنه بیولویکی در کلنی ها اقدام نمایند.

این امر با تغییر جیره غذایی مصنوعی به طبیعی، جایگزینی شان‌های بزرگ نوزادان با شان‌هایی که پایه مومی آنها با شرایط جغرافیایی منطقه متناسب بوده، قابل اجرا می‌باشد.

کوچک نمودن پایه های مومی باعث می‌شود که اندازه زنبوران عسل با شرایط طبیعی تطبیق پیدا کند. تغییر جیره از گرده مصنوعی و شربت به گرده و عسل خالص و طبیعی که از منطقه جغرافیایی کلنی باشد، وضعیت کلنی را بهبود خواهد بخشید.

رفع برخی دیگر از عوامل استرس زا توسط زنبورداران، البته ثمر بخش خواهد بود، از جمله برداشتن شان‌های آلوده و جایگزین نمودن آنها با قابهای عاری از آلودگی و سالم، اما این بتنهایی در کندوی آلوده کافی نبوده، بلکه کل کندو باید به شرایط طبیعی برگردانده شود تا کندو از استرس خلاص شود.

اگر کلنی در مراحل ابتدایی قابل برگشت بیماری حاصله از استرس باشد، استفاده از تغذیه طبیعی و شان‌های طبیعی متناسب با منطقه، بعنوان روش درمانی،اغلب شرایط سلامت را به کندو باز میگرداند. که در نتیجه آن سیستم دفاع طبیعی فعال گردیده و توانایی مقابله با بیماریها را پیدا و شروع به رفع مشکل از کندو خواهد نمود، بیماری‌های حاصله از استرس رفع گردیده و جمعیت مایت بطور طبیعی به سطحی میرسد که فاقد خسارت اقتصادی بوده و بقای کندو را بدنبال دارد.

زنبورداران در معالجه بیماری‌های حاصله از استرس و خلاص شدن از جرب ها، نباید انتظار ظرفیت رشد مداوم و فراوان را در کلنی داشته باشند. میزان تولید به میزان سلامت کلنی بعنوان یک واحد کاری هماهنگ بستگی دارد.

پاسخ دهید